دانشکده ارز دیجیتال

هنوز جوهر خبر رسیدن قیمت بیت کوین به 10 هزار دلار خشک نشده بود که رسانه ها از قیمت 10 هزار و 500 دلاری آن صحبت کردند و در حین نوشتن خبر 10 هزار و 500 دلاری، قیمت بیت کوین مطرح شد. . به 11 هزار دلار رسید. زمانی که «11000 دلار» را اعلام کردند، قیمت به 9000 دلار کاهش یافت و زمانی که آخرین کلمات این خبر نوشته شد: «بیت کوین در حال سقوط است! قیمت دوباره به بالای 11000 دلار رسید. برگشت

یک اتفاق خارق العاده! اما قابل پیش بینی هم بود.

ما شاهد چنین رویدادهایی در سال 2013 بودیم، جایی که مانورهای رسانه ای با رسیدن بیت کوین به مرز 1000 دلار به اوج خود رسید. بیت کوین که در ژانویه همان سال با قیمت 15 دلار در هر واحد معامله می شد، در آوریل به 256 دلار رسید، اما مدت کوتاهی پس از آن به 50 دلار بازگشت. تا نوامبر، قیمت از مرز 1000 دلار عبور کرد و به رکورد 1242 دلار در Mt.Gox رسید. در آن سال، قیمت بیت کوین تقریباً 100 برابر شد که بیشتر از رشد قیمت در سال 2017 بود که حدود 10 برابر بیشتر بود.

نکته جالب شباهت نمودارهای آن زمان و حال است. با این تفاوت که حالا یک صفر دیگر به قیمت آن اضافه شده است.

رسانه ها هم این خبر را منتشر کردند چون مردم از دیدن چنین خبری خوشحال شدند. داستان افرادی که در سال 2009 5000 بیت کوین در هارد دیسک خود را تنها با بیست و پنج دلار پیدا کردند، یا داستان شخصی که 7500 بیت کوین را از دست داد و مکان های احتمالی را پیشنهاد کرد. یا حتی کسی که ده هزار بیت کوین برای یک پیتزا می پردازد. همه اینها نمونه هایی از این مانورهای تبلیغاتی پیرامون افزایش قیمت بیت کوین بود.

روی دیگر سکه
مردم دوست دارند قیمت همه چیز بالا برود، اما چیزی که پایین می آید باید پایین بیاید. بیت کوین نیز از این قاعده مستثنی نیست. تاریخ نشان می دهد که سه حباب بزرگ در قیمت بیت کوین وجود داشته است که در میان آنها اختلالات قیمتی زیادی را می توان مشاهده کرد. افزایش یا کاهش 20 تا 30 درصدی قیمت در یک روز برای بیت کوین چیز جدیدی نیست، اما برای بسیاری از مردم ترسناک است.

به عنوان مثال، بیت کوین در یک روز با قیمت 11500 دلار معامله شد، اما یک شبه 20 درصد کاهش یافت و به 9600 دلار رسید. این تنها باری نبود که بیت کوین چنین کاهشی را تجربه کرد. در عرض 72 ساعت، ارز از 260 دلار به حدود 50 دلار کاهش یافت. اتفاقی که بسیاری آن را پایان بیت کوین می دانستند.
در مثالی دیگر، قیمت بیت کوین از 330 دلار به 180 دلار کاهش یافت. این کاهش قیمت در نمودار زیر به وضوح قابل مشاهده است.

از سر و صدا نترسید! چرا 20000 دلار ارزش واقعی بیت کوین نیست؟
یا در کاهش قیمت دیگری، قیمت آن از 600 دلار به 250 دلار رسید. اینجاست که مردم می پرسند آیا پایانی برای این رویدادها وجود دارد؟ حتی برخی از طرفداران سرسخت بیت کوین نیز شک داشتند و بسیاری از مردم بیت کوین های خود را فروختند.

از سر و صدا نترسید! چرا 20000 دلار ارزش واقعی بیت کوین نیست؟

بنابراین جای تعجب نیست که بیت کوین فقط رشد قیمت را تجربه نمی کند. اگر به نمودارهای خط قیمت نگاه کنید، خواهید دید که افت قابل توجهی در این بین وجود دارد و بیت کوین برای 12 ماه متوالی هرگز بالاتر نبوده است.
با این حال، به نمودار لگاریتمی زیر نگاهی بیندازید:

از سر و صدا نترسید! چرا 20000 دلار ارزش واقعی بیت کوین نیست؟

نمودارهای لگاریتمی در اندازه گیری عملکرد بلند مدت بهتر از نمودارهای خطی هستند. جهش از 1 به 30 در نمودار خطی بسیار کوچکتر از جهش از 100 به 200 به نظر می رسد، در اینجا ما در مورد افزایش 3000٪ در مقایسه با افزایش 100٪ صحبت می کنیم. بنابراین نمودارهای لگاریتمی با حل این مشکل عملکرد بهتری دارند.

با نگاهی به جدول قیمت بیت کوین از ابتدای اختراع تا کنون می توان دریافت که به طور کلی این ارز با افزایش قابل توجهی مواجه بوده و در عین حال کاهش های زیادی را نیز تجربه کرده است. کاملاً مشهود است که فراز و نشیب قسمت های اولیه بیت کوین بسیار بیشتر از اکنون است.
در تاریخچه نمودار قیمت بیت کوین سه بار وجود داشته است. سهمی یک افزایش تقریباً عمودی در نمودار است. چنین افزایش عمودی در نمودار تنها زمانی قابل مشاهده است که افزایش قیمت بسیار بسیار زیاد باشد. این یک بار در سال 2011 و بار دیگر در سال 2013 اتفاق افتاد. تنها در دو سال، قیمت بیت کوین صد برابر شده است.

در سال 2017، افزایش قیمت از 1000 دلار به 11000 دلار به وضوح کمک زیادی نکرده است. برای اینکه به عنوان یک سهام در نظر گرفته شود، قیمت بیت کوین باید به سرعت به 100000 دلار برسد. ما هنوز به آنجا نرسیده ایم و راه زیادی در پیش داریم.

چرخه هایپ بیت کوین
از سر و صدا نترسید! چرا 20000 دلار ارزش واقعی بیت کوین نیست؟
یکی از ویژگی های منحصر به فرد بیت کوین چرخه های آن است. اولاً، سهام نسبتاً آرامی است که توسط افرادی که فناوری را می‌شناسند نگهداری می‌شود و زمانی که به عنوان چیزی که توسط عموم کم‌ارزش می‌شود، آن را خریداری می‌کنند. این مرحله پس از افت قیمت شکل می گیرد. سپس به مرحله ای می رسد که رسانه ها آن را دستکاری می کنند. سپس مرحله ای فرا می رسد که همه، حتی مادربزرگ شما، در مورد خرید بیت کوین صحبت می کنند.
در نهایت با رسیدن به بالاترین قیمت، حباب می ترکد و قیمت کاهش می یابد. سپس چرخه دوباره شروع می شود، اما این بار با قیمت پایه بالاتر و کاربران بالاتر. و چرخه دوباره ادامه می یابد.

تمرکز بیش از حد روی قیمت در حالی که ارزش را نادیده می گیرد
قیمت با ارزش برابر نیست، مثلاً قیمت آب بسیار ارزان است، اما این ماده ارزش بسیار بالایی دارد. ما بدون آب خواهیم مرد. اگر آب به طور ناگهانی کمیاب شود، قیمت آن سر به فلک می کشد.

در زمان حمله وحشیانی که بویی از انسانیت نبرده‌اند، یا جنگ‌های هسته‌ای، قیمت آب قطعاً از طلا بالاتر خواهد بود. حتی امروزه در بسیاری از جاها قیمت یک بطری آب از یک لیتر گازوئیل گرانتر است، واقعیتی که دو دهه پیش یکی از مضحک ترین موضوعات بود. بازار همیشه حول محور قیمت می چرخد، اما ارزش یک چیز بیشتر از قیمت آن است.

درست مانند مثال بالا، ارزش بیت کوین مستقل از نرخ مبادله آن است.

وقتی بیت کوین صفر دلار ارزش داشت، در واقع یک مشکل کامپیوتری به نام «مشکل بیزانس» را حل کرد. این موضوع بیش از سی سال حل نشده باقی ماند.

در این شماره به چگونگی توافق طرفین در خصوص شبکه ناامن اطلاعات پرداخته شد. در آن زمان با وجود اینکه قیمت صفر بود، ارزش آن صفر نبود.

بسیاری از مردم رمزهای عبور الکترونیکی را نمی پذیرند زیرا آن را ایده آل کاذب می دانند و این نیز دلیل شکست بسیاری از شرکت های مرتبط در دهه 90 است. امیدوارم همه بتوانند ببینند که تنها دلیل آن ماهیت کنترل شده مرکزی آن سیستم ها است. من فکر می کنم این اولین بار است که ما یک سیستم غیرمتمرکز را آزمایش می کنیم که بر اساس اصل اعتماد نیست. ساتوشی ناکاموتو در سال 2009

به لطف بیت کوین، ما دیگر نیازی به واسطه برای انجام تراکنش های خود نداریم، بنابراین محدودیت های اعتماد برداشته می شود. ما می توانیم هر مقدار ارزش را از طریق اینترنت بدون دریافت هیچ گونه تاییدی از هیچ مرجعی انتقال دهیم. به جای اینکه برای ارسال نامه به اداره پست بروید یا از اپراتور بخواهید با کسی تماس بگیرد یا حتی با یک نشریه تماس بگیرید تا اجازه خواندن یک داستان یا ایده های آن را بگیرید، امروز اینترنت است. پلتفرم اطلاعات ما را منتقل می کند و این کار را برای ما انجام می دهد.

بیت کوین همین کار را امروز انجام می دهد و ما دیگر نیازی به دریافت مجوز از کسی برای انتقال وجوه خود نداریم، اکنون می توانیم آن را به صورت جهانی و فوری انجام دهیم. درست مانند پول کاغذی که استفاده می کنیم، ارزش آن از کاغذی که روی آن استفاده می شود به دست نمی آید، این حمایت دولت است که به آن ارزش می دهد، در مورد بیت کوین این پلت فرم و شبکه است که این اجازه را می دهد. معاوضه می دهد. انجام شود.

قیمت بیت کوین کم اهمیت ترین بخش آن است. ارزش بیت کوین در توانایی آن برای انجام کاری است که برای انجام آن طراحی شده است و آن را به بهترین شکل ممکن انجام می دهد. وقتی واقعاً فناوری پشت آن و نحوه عملکرد آن را درک کنید، آن وقت است که به ارزش واقعی آن پی خواهید برد.

رنسانس در ارزهای دیجیتال، انقلابی در اقتصاد
از سر و صدا نترسید! چرا 20000 دلار ارزش واقعی بیت کوین نیست؟
بیش از سیصد میلیارد دلار ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال در جهان و 165 میلیون دلار سهم بیت کوین است. این شکل تاثیری که بیت کوین می تواند داشته باشد را نشان می دهد. به دلیل فناوری بیت کوین، هرکسی در هر کجای دنیا می تواند کسب درآمد کند و آن را مبادله کند و در این میان خبری از انحصار پادشاهان و اشراف نیست.

مطبوعات کاغذی دقیقاً مسئول ایجاد و تبادل اطلاعات بود که در نهایت منجر به رنسانس در صنعت شد.

در واقع این موضوع روحیه و هدف اصلی خلق پول را باز می گرداند. ثروت های بی شماری درست جلوی چشمان ما ساخته می شوند، اما آنقدر سریع پیش می روند که بیشتر مردم آنها را نادیده می گیرند.

یادم می آید وقتی جوانتر بودم، خواندن رکوردهای جهانی گینس را دوست داشتم، یکی از جذاب ترین قسمت ها برای من خواندن داستان های ثروتمندترین افراد روی کره زمین بود. در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990، سلطان برونئی با تاج و تخت طلا، فراری 200 و رولز رویس با صفحات طلا در صدر فهرست قرار گرفتند.

از سر و صدا نترسید! چرا 20000 دلار ارزش واقعی بیت کوین نیست؟
کمی بعد، در اواخر دهه 90 و اوایل دهه 2000، ناگهان بیل گیتس و تعدادی دیگر از معتادان به اینترنت به صدر لیست راه یافتند. اما چگونه این افراد با نوشتن یک سری برنامه های کامپیوتری، پوشیدن کتانی و کار در گاراژهای حیاط خلوت خود توانستند از سلطان و تاج و تخت طلایی او ثروتمندتر شوند؟

در این بین چه اتفاقی افتاد؟

زیرا در شبکه جهانی وب که به مردم امکان ذخیره، تبادل و انتقال اطلاعات را می داد، ارزش بیشتری نسبت به سنگ های زرد رنگ و سوخت های فسیلی از زیرزمین وجود داشت.
دقیقا همان اتفاقی که برای ارزهای دیجیتال می افتد.

ناگهان، برخی از همین متخصصان رایانه شروع به کار بی‌وقفه روی چیزی کردند که ما اکنون به عنوان شبکه بیت‌کوین می‌شناسیم، و این کار داوطلبانه به چیزی تبدیل شد که سال‌ها بعد شناخته شدند. معامله گرانی که در آن زمان به این پروژه اعتقاد داشتند و مبالغ کمی روی آن سرمایه گذاری می کردند و کسانی که زمان زیادی را صرف آن می کردند، اکنون شاهد افزایش هزار تا سی هزار درصدی سرمایه گذاری خود در ارزهای دیجیتال هستند.

طرفداران این فناوری ها اکنون راه را برای نسل جدیدی از برنامه های اقتصادی هموار می کنند که میلیاردها کاربر جدید را به سمت اینترنت سوق می دهد. و میلیاردها نفر دیگر نیز در این راه قدم خواهند گذاشت. ثروتمند شدن یک چیز عالی است، اما لزوماً چیز بدی نیست که روی آن تمرکز کنید.

نحوه به دست آوردن این ثروت مهم است. بیت کوین یک پول کاملاً تمیز است. بدون هیچ گونه تهدید و اجبار، بدون هیچ مزیت ناعادلانه، بدون سوء استفاده از قدرت و بدون سوء استفاده از کار انسانی و فیزیکی. دلالانی که سال هاست به داد و ستد و مبادله کالا می پردازند نمی توانند درک کنند که این افراد چگونه توانسته اند با سرمایه گذاری و ریسک در مراحل اولیه به این میزان ثروت دست یابند. بنابراین من می توانم احساس سلطان را که بر تخت طلایی نشسته و ایده این طرفداران رایانه شخصی را مسخره می کند، درک کنم.

بیت کوین و سایر ارزهای رمزپایه بسیاری از افراد را از نظر مالی مستقل خواهند کرد و این چیز خوبی است. میلیون ها نفر که هرگز به سرمایه دسترسی نداشتند، اکنون می توانند چیزی بسازند و اهداف خود را دنبال کنند و در نهایت به کل جامعه بشری خدمت کنند.
"اگر داوطلب کار روی بیت کوین هستید، چه کسی به شما پول می دهد؟" یکی از توسعه دهندگان اصلی بیت کوین پرسید. چرا این کار را می‌کنید؟» پاسخ او این بود: «بیت‌کوین به من پول می‌دهد، و من با زمانی که صرف بیت‌کوین می‌کنم، پول او را پس می‌دهم».

جدایی سپرده و دولت
بیت کوین در حال حاضر ششمین ارز پرارزش در گردش در جهان است و در هشت سال گذشته به این جایگاه رسیده است و تنها یک صدم جمعیت جهان از آن استفاده می کنند. بنابراین می توانیم شاهد یکی از بزرگترین حباب های اقتصادی در تاریخ باشیم. با این حال، روی دیگر سکه، می‌توانیم اتفاقی واقعاً خارق‌العاده را در مقابل چشمانمان ببینیم و از آن غافل هستیم. بازگشت جدایی سپرده و دولت.

مردم بی صبرانه منتظر حضور در فعالیت های اقتصادی هستند. کاری که تا همین اواخر در انحصار شرکت های خصوصی، افراد قدرتمند و ثروتمند، دلالان بورس، دلالان و موسسات بود. در همین حال، بسیاری از مردم به دلیل آزادی و طبیعت باز اقتصاد مبتنی بر بلاک چین محدود شده بودند. مردمی که در سیستم فعلی توان خرید نداشتند، همان افرادی که نتوانستند از سد مجوز عبور کنند. همین افراد بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را گزینه ای رایگان برای مشارکت در سیستم اقتصادی جهانی می دانند.

با وجود خطرات احتمالی، آنها پولی را که به سختی به دست آورده اند سرمایه گذاری می کنند و امیدوارند که روزی به آنها کمک کند. و همینطور خواهد بود. مردان و زنان از همه اقشار، از فیلیپین گرفته تا قزاقستان، در حال یادگیری نحوه عملکرد بلاک چین و ارزهای دیجیتال هستند، برای آنها وقت می گذرانند، به دنبال کار در آنها، کسب درآمد و در نهایت آموزش هستند. افراد دیگر تکمیل می کنند.

کودکانی که از سال 2009 به بعد متولد خواهند شد، در دنیای ارزهای دیجیتال زندگی خواهند کرد که این ارزها به یک چیز طبیعی تبدیل شده اند. آنها هرگز نیاز به صرف پنج روز کاری برای تکمیل تراکنش ها یا انتظار در صف بانک یا پرداخت ده درصد به عنوان کارمزد انتقال را درک نمی کنند. ممکن است این حقایق را به خوبی بدانید، اما به یاد داشته باشید که بسیاری از مردم اینترنت را نیز یک مد می نامند. اما اکنون، ما دیگر آنلاین نیستیم، ما آنلاین زندگی می کنیم.

فناوری‌های فردا، مانند روباتیک، هوش مصنوعی، ماشین‌های مستقل و اینترنت اشیا، هرگز از کارت‌های اعتباری استفاده نخواهند کرد. بلکه از فناوری بلاک چین، ارزهای دیجیتال و به ویژه بیت کوین استفاده خواهند کرد.

آیا در این بین بازار ارزهای دیجیتال سقوط خواهد کرد؟ به نظر می رسد. همانطور که حباب دات کام در سال 2000 شش تریلیون دلار از دست داد. بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال سرنوشت مشابهی خواهند داشت و چرخه مشابهی را دنبال خواهند کرد. این حباب ها تفاوت بین حامیان واقعی و افرادی را که فقط به دنبال انتخاب جیب خود هستند نشان می دهد. نکته مهم در بدنه فناوری است و همیشه در آنجا باقی خواهد ماند.

راهنمای یک مرد فقیر برای تسلط بر دنیای رمزنگاری
آینده پول
"اعتماد واقعی اطمینان از درست بودن نیست، بلکه ترس از اشتباه است."
پس چه خواهد شد؟ محبوبیت بالا و رو به رشد بیت کوین زمانی معنا پیدا می کند که فناوری پشت آن را درک کنید. علاوه بر این، هزاران و هزاران نفر روز و شب برای حفظ چرخه، محافظت از شبکه، ساختن آن و بخشی از آن کار می کنند.

شما همچنین یک نیروی خلاق غیرقابل انکار در درون خود دارید که با آن می توانید انقلاب جدیدی در سیستم های پولی ایجاد کنید. اما در پاسخ به آن سوال باید گفت که هیچکس نمی تواند آینده را پیش بینی کند.

اینها فقط احتمالاتی است که من و دیگران بیان کرده ایم. احمقانه است که بگوییم در پایان همه این مسائل چه خواهد شد. به همین دلیل است که کارها هرگز انجام نمی شوند، به همین دلیل است که ما به جای اینکه توسط آن هدایت شویم، آن را رانندگی می کنیم. همانطور که من این را برای شما می نویسم، نیروهای پشت بیت کوین در حال ایجاد پارادایم هایی هستند که از طریق آنها می توانیم ارزش را به دیگران منتقل کنیم. پول آینده قطعاً در دست کاربران، مردم، مردم آنها خواهد بود و نه قدرتی که آن را ایجاد کرده است.

در واقع پول وسیله بیان است. این پیامی است که ارزش دارد. به دلیل پروتکل بیت کوین، در نهایت می توانیم از قدرت کانال های ارتباطی استفاده کنیم. از اینترنت، برای تبادل ارزش در هر کجا، به هر کسی، در هر زمان بدون اجازه کسی. ما در آینده ای آزاد زندگی خواهیم کرد که بیت کوین پول را نابود کرده است